جدول جو
جدول جو

معنی واصل کردن - جستجوی لغت در جدول جو

واصل کردن
(فَ چَ وَ دَ)
رسانیدن. سبب رسیده شدن گشتن. رسیدن کنانیدن. (ناظم الاطباء). واصل گردانیدن. بردن
لغت نامه دهخدا
واصل کردن
رساندن پیوند دادن رساندن موجب پیوستن شدن، بحق رساندن
تصویری از واصل کردن
تصویر واصل کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واگو کردن
تصویر واگو کردن
سخن شنیده را بازگفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حاصل کردن
تصویر حاصل کردن
به دست آوردن، فراهم آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تامل کردن
تصویر تامل کردن
نگریدن نیک نگریستن اندیشیدن، درنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاول کردن
تصویر تاول کردن
تاول زدن آبله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داخل کردن
تصویر داخل کردن
سپوختن خلانیدن نشاختن اندر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باطل کردن
تصویر باطل کردن
ستردن بیهوده ساختن بی معنی کردن، ناراست جلوه دادن ابطال
فرهنگ لغت هوشیار
الفنجیدن فرا آوردن توزیدن ویندیدن جمع کردن فراهم آوردن تحصیل کردن، نتیجه گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
اپیوختن پیوستن پیوند دادن کرواییدن کلواییدن پیونددادن پیوستن مقابل فصل جدا کردن: (تو برای وصل کردن آمدی نی برای فصل کردن آمدی) (مثنوی)، پیوند زدن بدرخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازل کردن
تصویر نازل کردن
فرو فرستادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متصل کردن
تصویر متصل کردن
چسباندن
فرهنگ واژه فارسی سره
به دست آوردن، اکتساب کردن، تحصیل کردن، جمع کردن، فراهم کردن، به نتیجه رسیدن، نتیجه گرفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
يتّصل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
Plug
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
brancher
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
enchufar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
לחבר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
لگانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
เสียบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
menyambung
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
插入
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
差し込む
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
podłączyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
(SWAHILI)unganisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
꽂다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
conectar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
जोड़ना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
collegare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
einstecken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
inpluggen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
підключати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
подключать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از وصل کردن
تصویر وصل کردن
লাগানো
دیکشنری فارسی به بنگالی